آکو الوندیآکو الوندی، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

مهد کودک وآمادگی نغمه بیجار گروس

بدون عنوان

آمــاده سازی كــــودک بــرای ورود به مهدكــودک اول بايد كودك را با محيط مهد آشنا كرده و براي او توضيح داد كه مي‌تواند در مهد بازي كند، دوست پيدا كند و كارهاي جديد ياد بگيرد و در ضمن به او توضيح داد، در آنجا مربياني هستند كه آنها هم او را دوست دارند و به طور مداوم به او اطمينان داد كه بعد از يك ساعت مشخص، پدر و مادر حتما دنبال او خواهند آمد. در روزهاي اول بهتر است حدود نيم ساعت همراه كودكان در مهدكودك ماند و سعي كرد او را با ديگران آشنا كرد تا كم‌كم حس امنيت و اعتماد به ديگر كودكان و مربيان مهد در او ايجاد شود. از روزهاي بعد مي‌توان او را در حدود 1تا2 ساعت در مهد گذاشته و به او قول داد كه براي مثال در عرض 2 ساعت حتما د...
14 آذر 1391

نغمه ای برای نغمه ها

  نغمه هایی برای نغمه زندگی   مهد کودک وآمادگی نغمه در نظر دارد تا برای فعالیت های خود برنامه های متنوع و کاربردی را در نظر بگیرد تا فرزندان شایسته بیجار گروس استفاده خوب در خورو شایسته ای را تجربه کنند . از برنامه های مهد می توان به آماده سازی سالن بازی برای ایام زمستان نام برد تا بچه های خوب مهد نغمه بتوانند لحظات شادی را در این مکان تجربه کنند.همچنین ساخت نمایشهای عروسکی کوتاه که در مرحله تولید می باشد تا مربیان وبچه ها از این نمایشها بهره کافی در زمینه آموزشی ببرند. برنامه بعدی مهد استعداد یابی بوسیله کانون های پیشرفته ومعتبر کشوری می باشد.تا بچه هایی که در زمینه های مختلف استعداد دارند شناسایی ومعرفی گ...
11 آذر 1391

میلاد امامت : مبارک

به نام او که هرچه هست از اوست به مناسبت عید غدیر خم مراسمی با حظور بچه های مهد و مربیان وتعدادی از اولیا گرامی در روز یکشنبه 14-8-91در محل مهد برگذار گردید .در این مراسم که با سرود مقدس جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید .ابتدا چند تن از نوباوگان عزیز مهد شعری در رابطه با حضرت علی که توسط مربی زحمت کش مهد خانم سالار وندیان به بچه ها آموزش داده شده بود قرائت شد . سپس سخنانی در وصف آن امام عزیز توسط مدیر مهد برای بچه ها و والدین گرامی خوانده شد ودر پایان به وسیله شیرینی آز حاظرین پذیرایی به عمل آمد. ...
11 آذر 1391

به یاد طفل شیر خوار ..که به ناحق شهید شد گریه ام می گیره بابایی

بابایی چرا یه بچه که هیچ گناهی نداره باید به خاطر ظلم آدمای بد تو بغل باباش به ناحق کشته بشه ...بابایی آدم بزرگا به خاطر پول چه کارا که نمی کنن ..بابایی دلم برا علی اصغر داره اتیش می گیره ..بابایی می خوام گریه کنم می خوام داد بزنم ..تا بغض تو دلم جا خوش نکنه ..این چه روزگار بدیه..اونروز تو تلوزیون بچه هایی رو نشون می دادن ..که بوسیله آدمای بد با بمب کشته شده بودن ..بابا مگه یه بچه که نمی تونه حتی راه بره نباید با خنده زندگی کنه ..آخ بابایی چه روزگار بدیه .خیلی بد ...
11 آذر 1391

جایی برای شادی ..شادی بچه های خوب سرزمین مادری

کاش برگردی ای بچه گیهایم ...کاش دوباره بر سرزمین روئیا هایم قدم می گذاشتم وکاش می شد دوباره سبز شوم همچون جوانه ای از جنس گندم..کاش بیابم ...دیگر برگشت محال است برای من ..که پا را از 40 سالگی فراتر نهاده ام..اما می شود به جوانه زندگیم راه بهتر زیستن را بیاموزم ..می شود او را محکم وبه دور از آفتها به تنومندی بی عیب  به درختی پر ثمر برسانم به دور از کاشکی های 40 سالگی ... ...
10 آذر 1391

روزی برای یکرنگی

جشن روز جهانی کودک در بیجار گروس.... امروز 23 مهر ماه 1391 فرصتی شد تا کودکان شهرمان دوباره کنار هم باشند ..تا کودکی را بچگی کنند .تا بزرگتر ها به یاد کودکیشان بیفتند و همگی در کنار هم بازی کنند .باد بادک به هوا بندازند وتخیلات خود را از آسمان هم فراتر.. روز خوبی بود برای کودکانی که رنگها را به صورت هایشان مالیدن تا بگویند همه ما یک رنگی را دوست داریم ...بیاید ای بزرگترهای خوب شما هم یک رنگ باشید ... ...
1 آبان 1391